کاش صداقت حرفهامون، موجب بشه که این حرفها شنیده و قلب های ما سرشار از حقیقت بشه...
شعر دیگه ای تقدیم به طاووس اهل الجنه...
جز ننگ نماندست ز نامم، آقا
یه لحظه بیا، بمان کنارم، آقا
*
دستی به روی گونه ی خیسم بگذار
بشنو سخنان نا تمامم، آقا
*
بنگر که سری به باد خجلت دادم
بنگر که دلم به غیر دادم، آقا
*
بنگر که چگونه غرق دنیا گشتم
ای وای به من، که بی تو شادم، آقا
*
آقا، همه ابرم و ز غم می بارم
چون قطره ی اشک انتظارم، آقا
*
بی خود شده از خویش و ملول از همه ام
در حسرت خاتم و عصایم، آقا
*
با جمله ی ما فیه به جنگ افتادم
با صومعه در چون و چرایم، آقا
*
تو روی سیاه و حال من را منگر
آواره ی یک راز و نیازم، آقا
*
باز آی که من بی تو سر دار شدم
پروانه ام و بی تو هلاکم، آقا...
میم و حا...
نظرات شما عزیزان: